نمیدانستم
- خدا پرسید:
میخوری یا میبری؟
ومن گرسنه گفتم: می خورم
چه میدانستم لذت هارا میبرند وحسرت ها را می خورند
نظرات شما عزیزان:
MaHdIeH 
ساعت23:23---13 اسفند 1392
بــودن در آغــوش ِدیـگـری جـز تـو مــرا بــه جـنـون مـی کـشـانــد
مـن فـقـط بـه عـطـر ِ تـن ِ تـو عـادت دارم
پاسخ:آیینه ای دربرابر آیینه ات می گذارم تا از تو ابدیتی بسازم
مـن فـقـط بـه عـطـر ِ تـن ِ تـو عـادت دارم
پاسخ:آیینه ای دربرابر آیینه ات می گذارم تا از تو ابدیتی بسازم
نازی
ساعت16:48---13 اسفند 1392
آرامم.....
مثل مزرعه ای که تمام محصولاتش را ملخ ها خورده اند...
دیگر نگران هیچ داسی نیستم....!
مثل مزرعه ای که تمام محصولاتش را ملخ ها خورده اند...
دیگر نگران هیچ داسی نیستم....!
نرجس
ساعت16:44---13 اسفند 1392
ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند
.
.
.
.
نادیا
ساعت16:43---13 اسفند 1392
.
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندکی سکوت…
حسین پناهی
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندکی سکوت…
حسین پناهی
sepanta
ساعت22:28---7 اسفند 1392
لایک
مرسی سپنتا
مرسی سپنتا
سلاممممم.....وبلاگت خیلی خوشکله خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزین
پاسخ:سلام مرسی حتما
پاسخ:سلام مرسی حتما
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: